به راستی راز این سنگ زیبا چیست که هر انسانی آرزوی داشتن تکهای خوش تراش و پاک آن را دارد. الماس کربن خالص است و در عمق بین 100 تا 200 کیلومتری از سطح زمین و در حدود بین 990 میلیون سال تا 3/2 میلیارد سال قبل شکل گرفته است. الماس در واقع مادهایی شبیه به نوک مدادهای معمولی است اما نوع بلورین شده و کریستالین آن میباشد. الماس سختترین ماده طبیعی است که تاکنون توسط بشر کشف شده است. مصارف و کاربرد زیادی به ویژه در صنعت، ساخت متههای تراشنده، ابزار آلات صنعتی و تراش گوهرها و خود الماس دارد. سالانه حدود 11 تا 12 تن الماس خام از درون زمین به دست میآید از این مقدار فقط 2 تن آن قابلیت تبدیل به جواهر را دارند. برای تهیه چنین حجمی از الماس حدود 200 میلیون تن سنگ معدن از معادن استخراج میشود. شرکتهای تجاری بزرگ تجارت الماس، مراقبت و کنترلهای سرسختانهای برای این کار در نظر میگیرند تا بتوانند هم از نظر قیمت و هم از نظر کیفیت، تجارت و بازاریابی ثابت و استوار داشته باشند.مهم ترین معادن الماس در آفریقای جنوبی، هندوستان، استرالیا و به تازگی کانادا واقع شدهاند. یک سیاست تجاری در هنگامی که الماس بیش از نیاز استخراج میشود وجود دارد که در نوع خود جالب است. هنگامی که ذخایر مازاد بر فروش زیاد میشود، شرکتهای تجاری و صاحبان اصلی کالا از تعدادی دلال محلی یا غیر بومی که همیشه منتظر چنین فرصتهایی هستند دعوت میکنند و الماسها را به آنان نشان میدهند. اکثر دلالها افرادی خبره هستند، آنها در یک نگاه حدود تقریبی قیمت را برآورد کرده و مجموعه را خریداری میکنند. سپس دلالها از افراد مختلف و معتبر برای خرید کالا دعوت کرده و آنهایی که واجد شرایط هستند را ثبتنام میکنند. آنها مخلوطی از سنگهای خوب و بد یا ریز و درشت، آن گونه که خود میدانند بستهبندی کرده و هر بسته را به بهترین قیمت پیشنهادی میفروشند. این برای خریداران نوعی ریسک محسوب میشود ولی اکثر اوقات برای دو طرف به صرفه است. هیچ سنگی در دنیا بدین روش معامله نمیشود این روش تقریبا سالی ده مرتبه در کشورهای بزرگ تولید کننده الماس انجام میپذیرد و گاهی با تغییراتی جزئی همراه است. مهمترین معادن الماس در آفریقای جنوبی، هندوستان، استرالیا و به تازگی کانادا واقع شدهاند.
چهار عامل مهم در خرید و شناسایی الماس
1- رنگ:
الماس به رنگ های آبی، زرد، قرمز، صورتی، قهوهای، سبز، بیرنگ یا سیاه یافت میشود و بیشترین رنگ آن الماس بیرنگ است. الماس بیرنگ خود در 9 طیف رنگ سفید درجه بندی شده است. که از سفید شفاف شروع شده و به ته مایههای زردتر نزدیک میشود. این تنوع رنگ به خاطر وجود نیتروژن در الماس است. الماسی خوش رنگتر است که حاوی نیتروژن کمتری باشد. بر این اساس رنگ سفید الماس از حرف D انگلیسی شروع شده و تا Z ادامه مییابد که D بهترین و Z نامرغوبترین رنگ است.
2- پاکی:
این مفهوم به میزان تمیزی و خالص بودن سنگ برمیگردد اکثر نگینها دست کم دارای ناخالصیهای ریز و درون گیر میباشند. در الماس این ناخالصی بیش از آن چه هر چیز دیگری باشد کربن سیاه است. این ناخالصیها و کربنها را میتوان توسط سوزاندن با پرتوهای لیزر از بین برد تا شکل درونی و بیرونی سنگ در اصطلاح جواهر شناسی شود. درجه بندی پاکی الماس به 9 رده تقسیم میشود که بهترین آن سنگ ناب و خالص است که با ذرهبین با بزرگنمایی 10 برابر، لکه، ناخالصی و درون گیر در آن مشاهده نمیشود. گرچه ممکن است زیر میکروسکوپ با بزرگنمایی بیشتر ناخالصیهایی مشاهده شود اما ملاک کار و معیار در گوهر شناسی بزرگ نمایی 10 است.
3- تراش:
همانطور که از اسم آن برمیآید به روشهای تراشیدن سنگ گفته میشود. اگر بخواهیم الماس، درخشان، زیبا و پرتلالو شود باید در تراش آن حتما تناسب زاویههای تراش رعایت شود. اگر الماس از زاویه نادرست تراشیده شود باعث میشود، اولا ضایعات بیشتری شامل سنگ ناتراش اولیه شود و الماس به دست آمده کوچکتر خواهد بود. ثانیا اگر این تراش غیر استاندارد و بیلطافت و ظرافت باشد باعث میشود نوری که از درون الماس و زوایای آن انتشار مییابد، اثرات کمتری از خود نمایان کند و سنگ شرر و براقی خود را از دست بدهد. اگر الماس به درستی تراش خورده باشد، هنگامی که نوری از بالا به سطح آن تابانده شود بازتاب و انتشار نور زیبایی درون آن به وجود میآید. هرگز نباید نور را از پشت سنگ به آن تاباند. این بازی نور آن قدر زیبا است که به شما اجازه نمیدهد درون الماس را کاملا ارزیابی کنید. لازم به ذکر است، تناسب و تقارن مطلوب بسته به ضریب شکست نور سنگهای مختلف متغیر است. تراش رایج الماس که به نام (Brilliant cut) شناخته میشود یک نمونه محکم، مکرر و دائمی از تراش آن است که توسط (Dabi Talkowsky) پایهریزی شده، این تراش مشتمل بر 81 صفحه بود که نوع کنونی آن زیباتر و دارای 58 صفحه است. یک شرکت ژاپنی ادعا کرد که میتواند با تغییر دادن و افزایش تعداد صفحات تراش از 81 به 86 و با در دست داشتن سنگی ضخیمتر باعث قویتر شدن زاویه تابش نور شده و این فرآیند کمک در بهبود رنگ الماس میکند اما به نظر میرسد این شیوه در تغییر رنگ الماس موفق نبوده و جنبه علمی نداشته است. تمام تراشهای صفحهای که روی گوهرها انجام میشود کلیاتی شبیه به تراش الماس دارند با این تفاوت که الماس سختتر از بقیه است. اکثر الماسهای بزرگ خاصیت ورقه ورقه شدن یا شکستگی سطحی دارند. برای تراش آنها باید ضربهای توسط چکش و اسکنه و لیزر به روش جدید در جهت رخ طبیعی خود سنگ با شدت و فشار معین وارد آورد و برای تراش، آن را به تکههای کوچکتر تقسیم کرد با سنگهای راف (ناتراش) دیگر نیز برای تقسیم شدن به تکههای ریزتر این گونه رفتار میشود. اول سنگ ناتراش بریده شده، شکل داده شده و حالت کله قندی به خود میگیرد. سپس توسط تراشندهها صفحات آن تراشیده، ترکیب و پرداخت میشود تا برای مرحله پایانی که جلای سنگ میباشد آماده گردد. 2 مرحله پرداخت و جلای نگین در بیشتر کشورها توسط صفحههای الماسه تراشکاری و چرخ تراش و پودر الماسه بهره وری میشود. در برخی کشورها سنگ توسط دستگاهی که تقریبا مکانیزمی شبیه دستگاه کلیدسازی دارد تراشیده میشود. این دستگاه تشکیل شده از یک ستون با زاویه 45 درجه، تکه آجر چوبی اشکی شکل که حفرهای با محاسبات هندسی درون آن تعبیه شده میباشد و سنگ به میله فلزی که با روغن مخصوص آغشته گشته است در زمان مقتضی با حفره درون چوب تماس پیدا کرده و حول محور آن میچرخد. تراش موج دار نیز نوعی هنرمندانه از تراش است و این شیوه محدودیتهای خاص خود را دارد. نوعی دیگر از تراش نگینها تراش گنبدی یا دامله است. این تراش بر روی سنگهای نظیر عقیق، فیروزه و در رایجتر است و برای نشان دادن پدیدههایی نظیر ستارهای مورد استفاده قرار میگیرد. در قدیم یاقوت ها و سفایر را بدین گونه میتراشیدند. گاهی ارتفاع گنبد زیاد و گاهی کم است. نام این تراش از زبان ابتدایی فرانسویان به معنای ((سر)) گرفته شده است. امروزه تکنولوژی ماشینها و دستگاههای تراش سنگهای رنگی و الماس به واسطه پرتوهای لیزر به گونهای پیشرفت کرده که میتوان شاهد نمونههای بسیار زیبا، بینقص و کامل تراش نگینها با ابعاد و اشکال گوناگون بود.
4- وزن (بر اساس قیراط)
بر اساس استاندارد بین المللی(SI) وزن الماس بر اساس قیراط محاسبه میشود.(غیر از سنگهایی نظیر عقیق که دانهای خرید و فروش میشود). تمام سنگهای دیگر به تبعیت از الماس با این مقیاس وزن میشوند. هر قیراط برابر با یک پنجم گرم است و خود به 200 ریز واحد تقسیم میگردد. پس هر 5 قیراط معادل 1 گرم و هر 32 گرم یک اونس است. اما قیراط چگونه به وجود آمد، این باور وجود دارد که اصالتا دلالها و فروشندگان محلی برای وزن کردن سنگ از دانههای خشک شده گیاه اقاقیا استفاده میکردند که تقریبا وزنی برابر یک پنجم گرم داشتند. اما قیراط قابل اندازهگیری و استاندارد در اواخر قرن 19 میلادی و در اوایل قرن بیستم برای اکثر کشورها نهایی شد. باید توجه داشته باشید که Carat نباید با Karat که معیار اندازهگیری عیار طلا است اشتباه شود. این مقیاس با حرف k نشان داده میشود و مقیاس وزن جواهرات ct میباشد.
علاوه بر الماس، این 4 فاکتور بر سایر سنگهای دیگر نیز صدق میکند و به طور کلی تشکیل دهنده مشخصات سنگ در شناسنامه آن میباشند. این عوامل باید در محاسبه قیمت سنگ لحاظ شود تا ارزش واقعی گوهر به دست آید و بتوان بازاری مناسب و پر رونق در معاملات گوهر سنگها داشت.
الماسهای مشهور دنیا
1- گویا مشهورترین الماس دنیا، الماس رویای آبی است که در موزه اسمیت سونیان در واشنگتن نگهداری میشود. وزن این الماس آبی تیره 44/5 قیراط است. این سنگ به خاطر تاریخچه و ماجراهای پرفراز و نشیبی که داشته معروف است. این الماس تکهای از الماس بزرگ و آبی رنگی است که در قرن 17 میلادی از بازرگانی هندی، توسط تاورنیه فرانسوی که سفرها و ماجراجوییهای متعدد و جالبی برای به دست آوردن سنگهای قیمتی داشته خریداری شده در آن زمان وزن سنگ ناتراش 112 قیراط بوده است وقتی تاورنیه به فرانسه برگشت الماس آبی را به شاه لوئی شانزدهم فروخت و الماس آبی تاج نامیده شد. شاه لوئی دستور تراش آن را داده و به گوهری 67/5 قیراطی درخشان مبدل ساخت. در جریان انقلاب کبیر فرانسه این سنگ آسیب دیده و در سال 1830 به لندن رسید و باز تراشی شده و به وزن کنونی 44/5 قیراط با نام (Hope Diamond) ثبت گردید. هنری توماس هوپ که یک بانکدار معروف بود این سنگ را 18/000 پوند خریده بود الماس آبی به پسرش ارث رسید اما او نتوانست سرمایه گذاری مطمئنی با آن انجام دهد و به طور ناشیانهای آن را به قیمت 80/000 پوند به پادشاه ترکیه فروخت. در سال 1911 این سنگ به زنی آمریکائی فروخته شد و در سال 1949 تاجری معروف از نیویورک آن را از خانواده آن زن خرید و در رویدادهای مهم سرتاسر دنیا الماس آبی را به نمایش گذاشت. 9 سال بعد در سال 1958 هنگامی که از این راه به ثروتی هنگفت دست یافته بود الماسی را به منطقهای که متولد آنجا بود هدیه کرد. ( واشنگتن)
2- در سال 1905 در معدنی نزدیک پرتوریا در آفریقای جنوبی الماسی به وزن خیره کننده 3106 قیراط کشف شد که نام آن کولینان بود. این گوهر به 9 سنگ بزرگ و 96 سنگ کوچک تراشیده شد. بزرگترین آن با وزن 530/20 قیراط به شاه ادوارد پنجم پادشاه بریتانیا هدیه شد که ((ستاره آفریقا)) نامیده شد. دومین تکه بزرگ از آن به وزن 317/40 قیراط روی تاج سلطنت بریتانیا نصب گردیده و 7 تکه بزرگ دیگر نیز بین خانواده درباریان تقسیم شد.
3- الماس کوه نور که از معادن هندوستان به دست آمده بود و یک بار توسط نادرشاه افشار به دست ایرانیان افتاد. پس از طی کیلومترها فاصله و دست به دست گشتن فراوان در سال 1850 به ملکه ویکتوریا هدیه شد و در حال حاضر در تاج ملکه ویکتوریا مادر است. این سنگ بارها تراشیده شده و اکنون 105/602 قیراط است. سنگ بسیار حیرتآور . بزرگی که در همان زمان کشف شد الماس ((مغول بزرگ)) نام دارد وزن آن تقریبا 793 قیراط بود و در حال حاضر در نقطهای ناشناخته است.
4- دیگر الماس مشهور دنیا الماس دریای نور است که گویی زوج معروف کوه نور میباشد این الماس صورتی رنگ یکی از بزرگترین الماسهای شناخته شده در جهان است وزن آن 182 قیراط بوده و هم اکنون در موزه بانک مرکزی ایران نگهداری میشود.
چه زمانی الماس، الماس واقعی نیست؟
همانند سایر گوهر سنگها، الماس نیز دارای نمونههای تقلبی، جایگزین و مشابه است. در ابتدا باید بفهمیم که سنگ جایگزین، شبیه سازی شده یا مصنوعی است. تمام گوهر از فرمول شیمیایی مشخصی برخوردارند. مثلا کوآرتز ( سیترین و آمتیست) اکسید سیلیکون است، الماس کربن خالص و یاقوت اکسید آلومینیوم میباشد. سنگهای شبیه سازی شده سنگهایی هستند که به عنوان دیگر سنگها به کار میروند. خواه این سنگ طبیعی باشد، خواه از سنگ دیگری به دست آمده باشد، قیافه و ظاهری مانند نوع طبیعی دارد. اکثرا از شیشه و پلاستیک برای این کار سود میبرند اما تمام آنها فرمول شیمیایی مغایری با سنگ اصلی دارند. سنگهای مصنوعی آن دسته از سنگها هستند که در آزمایشگاه ساخته شده و از نظر بیشتر خصوصیات فیزیکی مانند: وزن مخصوص و ضریب شکست نور با گوهر اصلی مشابهاند. اما فرمول شیمیایی بسیار متفاوت و جدیدی دارند و همچنین نمونههای دست ساز که غالبا نوع طبیعی نداشته و به جای الماس به کار میروند. الماس حدود 13 سنگ جایگزین دارد. شاید این گونه به نظر برسد که آنها به اندازه الماس جذاب و زیبا نیستند، اما دقیقا در گاهی اوقات از نظر درخشندگی زیبایی و جذابیت با الماس برابری میکنند. باید بدانیم الماس گوهری جاودانه بوده و در تمام اعصار چه قبل و چه بعد مادهای وجود ندارد که بتواند سطح آن را خراش دهد. چه بسا کلیه نگینهای شبیه سازی شده و مصنوعی یا ترکیبی با الماس خراشیده شدند.
چگونه میتوان الماس طبیعی را از نمونه مصنوعی و مشابه تشخیص داد؟
1- تکهای الماس، ترجیحا نگین آن را روی نوشتههای کتاب یا روزنامه قرار دهید اگر از میان سنگ توانستید نوشته را به طور کامل و واضح بخوانید آن سنگ الماس نخواهد بود. این آزمایش برای الماسهای خوش تراش و تراش جدید صدق میکند در مورد الماسهایی با تراش قدیمی نمیتوان این کار را کرد، گاهی اوقات (cz) و مویزنایت خوش تراش این مرحله را میگذرانند.
2-ابتدا اطمینان حاصل کنید که سنگ تمیز است. (بهترین راه استفاده از الکل سفید و دستمال پنبهای یا کتان نرم است.) روی سطح سنگ با استفاده از یک مداد شمعی سیاه خطی سرتاسر بکشید. اگر خط از بین رفت و تجزیه شد ادامه ندهید چون خیلی بعید است که سنگ الماس اصلی باشد. این فرآیند به این خاطر است که الماس خاصیت جذب پذیری و چسبندگی نسبت به مواد چرب دارد از این عمل برای تفکیک الماس در مبدا (معادن) استفاده میشود. بعدها این روش برای براق کردن و زدودن تیرگی از کمربند برلیان انجام شد اما امروزه روغنها جای خود را به پرتوهای ایکس دادهاند.
3- با ذره بین 10 برابر به صفحات سنگ نگاه کنید. اگر آنها لبه تیز و مشخص نداشت و لبههای آن سائیده و گرد شده و یا دارای حفرههای ریز سطحی (chip) بود به احتمال خیلی زیاد سنگ مذکور معدنی نیست. این حفرهها و سائیدگیها بهترین راه است که بدانیم این سنگ (cz) یا دیگر انواع مصنوعی آن است. اگرچه در نگرش الماسهای قدیمی باید دقت کنیم، چرا که ممکن است در مرور زمان سائیده شده باشد.
4- مویزنایت و زرگون دارای شکست نور دو گانهاند(DR) و مطالعه دقیق بازگو خواهد کرد که اگر از درون صفحه بادبادک شکل زیر سندان سنگ(Kite Facet) به صفحه مقابل آن نگاه کنیم، لبه صفحه مقابل را با دو تصویر مشابه خواهیم دید. الماس همیشه (SR) است.
5- (CZ) همیشه در سایز مشابه و مساوی با الماس از آن سنگینتر است.
6- (CZ) اکثرا به وسیله دستگاه سنجش خاصیت هدایت گرمایی تشخیص داده میشود اما برای افراد عادی تهیه این وسیله مستلزم صرف هزینه است، پس راه بهتر آن که سنگ را بین دو لب در دهان نگاه داشته و با نوک زبان آن را حس کنید، الماس به مراتب سردتر از سنگهای آزمایشگاهی است (به جز مویزنایت)، راه دیگر آن که روی سطح الماس بدمید اگر بخار حاصل از تنفس شما زودتر جمع شد و از بین رفت سنگ شما الماس است.
7- توسط ذرهبین، با دقت به عمق رنگ سنگ توجه کنید، سنگهای بهبود یافته با اشعه میتواند رنگ سبز و برخی اوقات دیگر رنگها را نشان دهد، این رنگ در قسمتهای کم عمقتر نگین به ویژه کمربند، باعث تیرهتر شدن رنگ آن نسبت به سایر نقاط سنگ میشود.
8- در نگینهای بزرگتر حتما کمربند ناتراش (Rought Girdle)را محک بزنید.
9- اکثر الماسها در برابر نور ماورابنفش از خود عکس العمل نشان میدهند اما اگر سنگ طبیعی شما، زرد یا آبی باشد این عکس العمل کمتر میشود اگر هم سنگی دارید که مطمئن هستید طبیعی است و این ویژگی را نداشت نگران نباشید چون این روش گاهی خطا دارد.
خواص درمانی:
این گوهر به صورت طبیعی دارای صفات و خواص بسیار است. این سنگ برای دارنده آن شکوه و قدرت میآورد و به صاحب آن نیروی بسیار زیاد، شجاعت، شهامت و بردباری میدهد. براساس درخشندگی بالایی که الماس دارد، این باور وجود دارد که شاید الماس از ذوب شدن و تحلیل رفتن رعد و برق به وجود آمده باشد. دیگر اعتقادی که بر این سنگ داشتند این بود که میتواند گناه کار بودن یا بیگناهی اشخاص را ثابت کند. در محکمه اگر سنگ تیره میشد متهم گناهکار و اگر روشن و تابان میشد متهم تبرعه و بی گناه شناخته میشد. دیگر باور این که الماس انرژیهای منفی و نیروهای شوم را از دارنده آن دور میکند. این ایده در مورد سایر گوهرها نیز امروزه کاربرد دارد. این گوهر و بلورهای آن، آرامش بخش، کنترل کننده سیستمهای الکترونی در بدن و رساننده انرژی مثبت به آنها و تقویت کننده انرژی مثبت و دفع کننده انرژیهای منفی میباشد. به طور کلی الماس یک درمانگر بسیار قوی تلقی میشود. این سنگ از به وجود آمدن سنگ کلیه و کیسه صفرا جلوگیری کرده برای درمان صرع و عدم تعادل مفید است و برطرف کننده عوارض معده و روده میباشد. انرژی قوی الماس میتواند باعث مصونیت در بدن شود.